نیمکت

هر چی دلم بخواد مینویسم...

نیمکت

هر چی دلم بخواد مینویسم...

دلنوشته...

*می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها


قهرمان بود .*


* عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد *

*بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود … *

*بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند . *

*تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند. *

*تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود *

*و معنای خداحافـظ، تا فردا بود…!*
 
♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡

 
* *

*این روزها به جای” شرافت” از انسان ها *

* فقط” شر” و ” آفت” می بینی !*

* *

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.