تیرماه 94 یکی از بیادماندنی ترین روزهای عمرم
ماه قشنگ خدا وسفر به مشهد مقدس
10تیر تولد عشقم
23تیر تولد خودم
28تیربا توکل به خدا و استعانت از امام زمان(عج) عشق آغاز شد.
دلم گرفته از خیلی ها
هر چه می خواهد دلت تنگت بگو
سلام دوستان
این وب دیگه آپ نمیشه
هرکی دوس داشت بیاد اینجا
مواظب خوبی هاتون باشید
این وب برا همیشه تعطیل شــــــــــــــد .
از آدمــا نپرسید " چـــرا " ناراحتن ...!
برای اشکـــ ـهــآ وبغض ـهــآیشان ..." دلیــل " نخواهید !
بغض ـهــآی ناخواستهـ ...
گریهـ ــهآی بی ارادهـ
دلیل نمیخواهد !!
بهــآنهـ نمیشناسد ...!
یک" دل پـــُر"میخواهد ...
ویکــــ "حس عجیبــــــ"!
کهـ نهـ " او" میتواند توضیح دهد
و نهـ " تو " میتوانی درک کنی ...
پس "بدون" سوال کنارش بــاش!
ـهـمین!
سلام دوستان
اومدم واسه خداحافظی
تو این مدت هرکی ازم رنجید حلالم کنه
شاید خودم اگه حوصلشو داشتم یه وب جدید میزنم.حتما خبرتون میکنم
برام دعا کنید
علی رو فراموش نکنید
خوبی هاتون رو فراموش نمیکنم
مواظب خودتون با خوبی هاتون باشید
یاعلـــــی
من مرده ام! اما هنوز سنگ قبری ندارم!
هر سنگی دیدی سنگ قبر من است!
خواستی بر آن فاتحه ی بخوان!نخواستی هم بر آن نگاه کن!
نامم را خواهی دید:
علی
سلام دوستان
اومدم واستون دردودل کنم و این وب رو تعطیلش کنم
میخام براتون از یه پسری حرف بزنم که کسی رو جز خدا نداشت
پسر قصه ما اومد تو وب،جایی که از اولش ورودش به اونجا اشتباه بود.با یه سری ادما آشنا شد.هرکی واسه خودش یه دردی داشت.
اسم پسرک قصه علی بود
همه شکست خورده بودن.یا تازه عاشق بودن.
علی قصه ما شده بود سنگ صبور این ادما
باگریه هاشون،گریه میکرد وبا خنده هاشون میخندید
هرجور میتونست دوستای توی وب رو راهنمایی میکرد
دیگه جوری شده بود که یادش رفته بود "دلش گرفته بود از خیلی ها"
واسه هرکی دل سوزوند آخرکار یه جور جوابشو به بدی دادن.
درحق هیشکی نامردی نکردولی از هرکی رسید نامردی دید
خلاصه علی قصه ما تو این گیر ودار عاشق شد.
میخاست دیگه غم هاشو فراموش کنه.سری تو سرا پیدا کنه.واسه خودش تشکیل خونواده بده
شده بود یه ادم دیگه.انگار تازه متولد شده بود
ولی روزگار باهاش خوب تا نکرد.نامزدیش بهم خورد وعشقش ناتموم موند
حالا علی شکست خورده با قلبی تیکه تیکه مونده بود چیکار کنه.
همه امیدش به دوستایی بود که روزی تو وب سنگ صبورشون بود.
ولی اونا دیگه علی رو نمیشناختن.
هیچکدومشون روز تولدش یادشون نبود.
اونایی که ادعا میکردن علی رو واقعا میشناسن هم یادشون رفته بود.
بزار اینو بگم حتی نامزدشم یادش نبود
علی اروم اروم خورد شد.
لـــــــــــــــه شد
الان اینجام که بهتون تبریک بگم.
تبریک بابت متلاشی شدن یک آدم
کسی که دیگه هیچی واسش نمونده
کفر نمیگم ولی تو قضیه ازدواجش تنها امید وپناهش خدا بود.
خدا هم علی قصه رو تنها گذاشت
دل که رنجید از کسی خرسند کرن مشکل هست
شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل هست
کوه را با آن بزرگی میتوان هموار کرد
حرف نا هموار را هموار کردن مشکل است
تا الانش بخاطر علی اینجا بودم.شاید تعطیلش کردم.
سلام دوستان
ی خبر خیلی بد
امروز دوستم زنگ زد گفت بعد از چن روز که از علی خبری نبوده،توی یکی از بیمارستان های مشهد پیداش میکنن واونجا بستری شده.
نمیدونم چرا؟
خداکنه چیزیش نشده باشه
براسلامتیش دعا کنید
شهر من اینجا نیست !
اینجا…آدم که نه!
آدمک هایش , همه ناجور رنگ بی رنگی اند!
و جالب تر !
اینجا هر کسی
هفتاد رنگ بازی میکند
تا میزبان سیاهی دیگری باشد!
شهر من اینجا نیست!
اینجا…
همه قار قار چهلمین کلاغ را
دوست می دارند!
و آبرو چون پنیری دزدیده خواهد شد!
شهر من اینجا نیست!
اینجا…
سبدهاشان پر است از
تخم های تهمتی که غالبا “دو زرده” اند!
من به دنبال دیارم هستم,
شهر من اینجا نیست…شهر من گم شده است!
شهر من اینجا نیست،شهر من پشت نفسهای "تو" زندانیست
سلام شاهزادگان پارس به سلسائو
صعود تیم ملی ایران به جام جهانی 2014 برزیل رو به همه هموطنان عزیزم تبریک میگم
ایول به همه ایرانیا
gracias رضا قوچان نژاد
