نقطه سر قبر ...

میخوای بری عشقم؟؟

باشه مشکلی نیست ...

فقط میخوام بهت ی حرفیو بزنم ...

فقط یه چیزی یادته ؟؟؟

یادته حالت بد بود ؟؟؟

یادته از همه متنفر بودی ؟؟؟

یادته عشقت تو زیر پاش خورد کرده بود رفته بود ؟؟؟

یادته از زندگی نا امید بودی ؟؟؟

یادته تو چه وضعیتی پیدات کردم ؟؟؟

یادته تو همون وضعیت بهت دل بستم ؟؟؟

حالا با من حالت خوب شد ...

یادته امید پیدا کردی کنار من ؟؟

یادته اینا رو ؟؟؟

حالا من بهت وابسته شدم...

حالا من حالم خیلی بده ...

خیلی دلم گرفته ...

حالم از هرچی ادمه بهم میخوره ...

از همه ادما متنفرم ...

حالا من از زندگیم نا امیدم عشقم...

کجایی گلم ؟؟؟

رفتی بی معرفت ؟؟؟

فقط یه عروسک میخواستی که باهاش بازی کنی ؟؟؟

باشه مشکلی نیست ...

حتی یه خداحافظی نکردی ...

خواستم یادت بندازم که خیلی نامردی کردی در حقم ...

خیلییییی گلم ...

خواستم یادت بندازم هرزگی فقط تن فروشی نیس ...

وقتی به دروغ میگی دوست دارم هرزه ای عشقم ...

خداحافظ ...

نقطه سر قبر ...

آقااااااااااااااااا

آقا من لاشی ،من اصلا مُتلاشی!!!!!!


اما قسمت جالبش اینه که این زندگیه مَنه!!!تو کُجاشی؟؟؟


بعضی ها میتونند خودشون رو گاو فرض کنند! اما نمیتونند دل ما رو طویله حساب کنند


گفتی"دوستت دارم!من عطسه کردم ببخش،من به مزخرفات آلرژی دارم ....


تو"را من"کردم وگرنه "هوی" هم برات زیاد بود پس اینقد شما شما نکن


"به بعضیا باید گفت:بابا اینقدر خودتو نگیر ...."ماست میشی"

 

زمستان


 

همیشه

زمــِسـتـان کــه مـی رود،

یک چـیـز هــایـی جـا مـی مـانـَد

مـَثـلا چــَتـری در ایـسـتـگــاه قــَـطـار.....

نـگـاهـی پــُـشـت بـُخـار شـیـشـه....


خدایا!!



خدایا!!


این بند دل آدم کجاست؟


که گاهی با


یک اسم


یا حضور یک نفر


و یا با یک لبخند "پاره" میشود...

به بعضیا باید چی گفت....؟

به بعضیا باید گفت: رفتـی؟؟؟؟خـب پـس از جـوب برو تا در جریـان باشی!به بعضیا باید گفت: هـــوی ....

کنجـد زیاد بخـور؛میگـن واسه حافظه خوبه.... شاید یادت اومد چه خوبی هایی در حقت کردم!به بعضیا

بایدگفت: اول اینکه به ما نمیخوری...بعدشم اگه خوردی، به مانـــع میخوری! آرههههه!به بعضیا باید گفت:

اون خری که تو چشمای من دیدی،سایه ی خودت بوده...شک نکن!به بعضیا باید گفت: رفتــی؟؟؟؟به

درک!!! فقط از کنـار برو قاطی آدما نشی یوقت!!!!به بعضی ها باید گفت:ببین...!!بـا اعصاب من بـازی

نکن،بخـوام باهات بـازی کنــم،شهربـازی میشیا!

روز بارانی



اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
و به شالاپ شلوپ‌های گل آلود عشق ورزیدیم.

دومین روز بارانی چطور؟

پیش‌بینی‌اش را کرده بودی
چتر آورده بودی
من غافلگیر شدم
سعی می‌کردی من خیس نشوم
و شانه سمت چپ تو کاملاً خیس بود

سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد میکند
حوصله نداشتی سرما بخوری
چتر را کاملاً بالای سر خودت گرفتی
و شانه راست من کاملا خیس شد

و چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
که با یک چتر اضافه آمدی
و مجبور بودیم برای اینکه پین‌های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر برویم

فردا دیگر برای قدم زدن نمی‌آیم.
!تنها برو

 

 

حکایت عشقمان

 
تا آنجا که نفس در سینه است ، یک نفس دوستت دارم

تا آنجا که دنیایی هست و من زنده در این دنیا ، دوستت دارم

تا اوج آسمان ، به رنگ عشق ، به رنگ روشنی ها...

تا آنجایی که کسی نمیبیند ، تا جایی که کسی نمی آید ، دوستت دارم

و از نهایت بی نهایت میگذرد ، نه شبیه لیلی و نه مثل مجنون قصه ها

لیلی و مجنون ها می آیند و میروند در این روزها ، هر کسی ادعای دیوانگی دارد در این دنیا

من نه مجنونم و نه فرهاد تو ، من هستم عشق بی همتای تو ، من برای توام و تا ابد در قلب تو

ما برای هم زنده ایم ، نه به عشق دیگران ، این حکایت همیشه میماند در عشقمان!

و آنکه ادعا کرد عاشق است و دل زد به دریاها ، رفت به سوی آن دنیاها ، هنوز هم نمیفهمد معنای

واقعی عشق را ، من عاشقت شدم و یک قدم پا گذاشتم ، همه ی گذشته ها را جا گذاشتم، تا

رسیدم به تویی که همین سوی دنیایی ، در کنار همین ساحل دریایی!

تو همینجایی در قلب من ، به خاطر عشق گذشتیم از هم ، تا از این گذشتن ها تنها عشق به جا

بماند ، نفرت وفراموشی ها در همانجا بماند ، تا یکجا برسیم به هم ، همانجا قدم بزنیم در کنار هم ،

برویم و برویم تا برسیم به نهایت عشقمان!

با تو رسیدم تا آنجایی که دلهایمان به آرامش میرسند ، قلبهایمان طعم واقعی با هم بودن را

میچشند، نه در اینجاتاریکی است و نه دلهره از آنهایی که خاموشی را به همراه  خود دارند !

تا آنجایی که هیچکس جز من و تو نمیبیند دوستت دارم ،

حالا با آن چشمان زیبایت عمق قلب مرا ببین که تا

کجاها دوستت دارم.....

باید عاشق باشی!!!!!


تـو هــیچ نقـطه ضـعفی نداشتی !!!!

ولـی مـن داشتم!!!

 مـن عـاشـقت بودم ....

: باید عـاشق باشی تا بـفهمی

 نـگاه سـرد یـعنی چـه ؟!

 دسـت سـرد یـعنی چـه … ؟

 حـرف سـرد یـعنی چـه ؟

 در مـقابل دوستـت دارم گـفتنت ؛

 سـکوت سـرد یـعنـی چـه ؟!

 بایـد عاشـق بـاشی تـا بـفهمی

گـرمای حـرف و نــگاه و دسـتت ،

 وقـتی به سـرمای او بـرخورد مـیکند ؛

 چـگونه روزگــارت بـخـار مـیشود .

 

دارم یخ میزنم

دارم یخ میزنم  کم کم  تو این سرمای بی وقفه 

همه جا برفه این روزا  ولی دستات مثل سقفه 

 دارم یخ میزنم  کم کم  به آغوشت برم گردون 

نخواه چشمام خیس شه از اشکــــــ  نذار گم شم تو این بارون 

نذار باور کنم نیستی ، نمیشه باورش سخته 

همیشه اولش خوبه ، همیشه آخرش سخته 

دیگه کار از کار گذشت منم با حرفات خوشم 

ولی چشمات میگفتن که کم کم باید بارو بست 

از وقت رفتنت چشام هرشب غرق اشکمه 

اگه اینه عشق ، اگه اینه آخرش  اگه از اول فقط این بود باورت

اگه هرچیزی خوردت کرد رفت اگه مشکلا رو بهت کردن 

من بیشتر شکستم و رفتنت میده بیشتر شکنجم  

نامه هاتو حفظم من همه خاطراتو دیگه حس کردم 

نذار غرور ، کاری کنه گذشت نکنی

 بیا برگرد مانع ها رو بشکن پس 

همیشه اولش عشقه ، همیشه اولش خوبه 

کجای جاده جا موندی ، دلم بدجوری آشوبه 

نمیدونی چه دلتنگم ، نمیدونی چه بیتابم 

به رویام دلخوشم هرشب ، به امید تو میخوابم 

 نمیدونی چه بیتابم 

نخواه باور کنم نیستی ، نمیشه باورش سخته 

همیشه اولش خوبه ، همیشه آخرش سخته

همیشه کم میارمت


 

همین که می نویسم و  به واژه می کشم تورو

دوباره بارغم می شینه  روی شونه های من

همین که میشکفی مثه  یک گل میونه دفترم

دوباره گرمیه لبات  دوباره گونه های من

همین که میری از دلم  قرار آخرم میشی

دوباره زخم می خورم دوباره باورم میشی

همیشه کم میارمت  نمیشه که نبارمت

گریه فقط کار منه  تو اشکاتو حروم نکن

به واژه ای نمیرسی  اینجوری پرس و جو نکن

فاصله ها مال منن  تو فاصله نگیر ازم

بمون که باورت بشه  گریه نمیشه سیر ازت

همیشه کم میارمت  نمیشه که نبارمت


به سلامتی

به سلامتی اونی که آرزو بود

نفس  بود

آرامش  بود

رویا  بود
ولـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــی خاطره شد


این روزها

این روزها چقدر هوای تو میکنم

حتی غروب گریه برای تو میکنم

گاهی کنار پنجره ام میشنم و

چشمی میان کوچه رهای تو میکنم

خیره به کوچه میشوم اما تو نیستی

یاد تو باد مهرو وفای تو میکنم

خود نامه ای برای خود مینویسم و

آن را همیشه پست به جای تو می کنم

وقتی که نامه میرسد از سوی من به من

می خوانم دوباره هوای تو میکنم

با عرض سلام به همه ی دوستان

ممنون که بهم سرمیزنین ونظر میزارین

وهمیشه پشتم هستین

این وبلاگ روبه همراه چن تن از دوستان داریم مینویسیم

خوشحال میشم سر بزنین و لینک کنین

نظر یادتون نره

http://shahzade-royaha.blogfa.com/



غمکده..



عاشقت بودم

دلم رو اروم کن

خدایا دلم رو اروم کن

خدا توکه  سرچشمه  ارامشی این دلم رو اروم کن

خدا خودت از حالم خبر داری

میدونی که دارم این شب ها و روز ها رو چطور سپری میکنم

تمام زندگیم رو ازم گرفتی تمام عشقم رو

فقط یه خواهش ازت دارم

در عوض همه اینها بهم صبر بده

صبر بده تا بتونم این غم و تحمل کنم غم دوری غم دلتنگی ...

همین...

انتظار زیادیه؟

خدا دوسش دارم با یه غمی...

ارزونی خودت

هـِــ ی غریبـــﮧ !


قیــآفت خیلـے آشنـآست

من و تو قبلا جـآیـے همدیگرو ندیدیــ م ؟

آهـ ـآن... یـ ـآدم اومــد

یــﮧ روزآیـے یــﮧ خاطره هـآیـے بـآ هم دآشتیم

یـآدمــﮧ اون موقع دم از عشق میزدے

هــﮧ ... انقدر مــآت نگـ ـآم نکن

عشقت حسودیش میشــﮧ !

دســتات ارزونــی خودتــ..

رآستــے قبل رفتنت : دیگــﮧ هیچ حسـ ے بهت ندآ
رم

دیگــﮧ وقتــے دیدمت دلم نلرزید

خداحافظ


 

باران باشد

 تو باشی

 یک خیابان بی‌انتها باشد…

به دنیا می‌گویم… خداحافظ !



بعضی وقتا

بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی.


دلت بگیره ولی دلگیری نکنی.

شاکی بشی ولی شکایت نکنی .

گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن...

خیلی چیزا رو ببینی ولی ندیدش بگیری

خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری!

خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی ....

هی لعنتی ...


هی لعنتی.......

اون طوریم که تو فکر میکنی نیست ...

شاید عاشقت بودم،روزی .....!

ولی ببین بی تو

هم زنده ام،

هم زندگی میکنم ...

فقط گاهی در این میان،

یادت ...

زهر میکند به کامم زندگی را ...

کجایی

کجایی بی معرفت؟

عاشقم کردی و کجا رفتی؟

عادتم دادی به محبت و کجا رفتی؟

نگفتی پیش خود که این بیچاره محتاج محبت است؟

عادتم دادی به این که دوستم داشته باشی

محتاجم کردی به دوست داشتن و محبت

کجایی ببینی که چگونه گدایی محبت میکنم

کجایی ببنی که برای ذره توجه چگونه غرورم را می شکنم

کجایی ببینی چگونه کوچکم میکنن

کجایی ببنی که هیچ شده ام هیچه هیچه هیچ

کجایی بی معرفت ؟

کجایی کجایی کجایی....

تنهايي

ساعتها زیر دوش می نشینی به کاشی های حمام خیره می شوی

غذایت را سرد می خوری

ناهارها نصفه شب ، صبحانه را شام!

لباسهایت دیگر به تو نمی آیند ، همه را قیچی می زنی!

ساعتها به یک آهنگ تکراری گوش می کنی و 

هیچ وقت آهنگ را حفظ نمی شوی!

شبها علامت سوالهای فکرت را می شمری تا خوابت ببرد!

تنهـــــــــــــــائی از تو آدمی میسازد که دیگر شبیه آدم نیست...

بزن به سلامتي

800x600

بزن به سلامتی حرفهای دلت که به کسی نگفتی

بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی و ولی دم نزدی

بزن به سلامتی تنهایی هات ولی تنهایی رو دوست نداشتی

بزن به سلامتی آرزوهایی که نتونستی لمسشون کنی

بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود .....ولی هنوزم دوسش داری

بزن به سلامتیشبهایی که تو تنهایی هات  گریه کردی ولی نمی دونستی  برا چی از دستش میدی

بزن به سلامتی دوست و آدمهایی که از پشت خنجر زدن

هنوز مست نشدم نگاه میکنم به ته شیشه و اخرین پیکم ...

هی خدا دمت گرم

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman","serif";}

قالب جدید

نظرتون درباره قالب جدیدم چیه؟
لطفا بهم بگین

دلتنگ

گاه دلتنگ می شوم

دلتنگ از همه ی دلتنگی هایم

گوشه ای می نشینم

حسرت ها، باختن ها و صدای شکستن ها را می شمارم.

نمیدانم کدام امید را نا امید کردم؟

کدام خواهش را نشنیدم؟

و به کدامین دلتنگی خندیدم؟

که این چنین دلتنگم ....؟؟؟

تا که بودیم...........

تا که بودیم،نبودیم کسی

کشت مارا غم بی کسی

تا که مردیم همه گویان شدند

تا که خفتیم همه گریان شدند

قدر آن شیشه بدانید تا که هست

نه در آن موقع که افتاد وشکست

میدونم بر نمی گردی


قول میدم وقتی که نیستی عکستو بغل نگیرم

قول میدم روزی هزار بار واسه ی اشکات نمیرم

قول میدم وفتی که نیستی پای عشق تو نسوزم

قول میدم در انتظارت چشمامو به در   ندوزم

می دونی که خیلی خستم، میدونی دلم گرفته

میدونی دوریت عذابه،  میدونی گریم گرفته

میدونم بر نمی گردی

میدونم وقتی که رفتی دروغ بود هرچی میگفتی

آه ه ه ه  ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه

هممیشه تو مهربونی واسه این قلب شکسته

واسه این حس غریبم ،که فقط دل به تو بسته

بیا برگرد اگه قلبم تورو از خونه نرونده

دیگه از آخر قصه حتی یک  لحظه نمونده


مجنون

یک شبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه لیلی نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود

گفت یارب از چه خوارم کرده ای

به صلیب عشق دارم کرده ای

خسته ام از این عشق دل خونم نکن

من که مجنونم تو مجنونم نکن

گفت ای دیوانه لیلاییت منم

در رگت پیداوپنهانت منم

سال ها با جور لیلا ساختی

من کنارت بودم و نشناختی


((سایه))

خداحافظ عشقم

خداحافظ برو عشقم که دیگه وقته پروازه

برو که دیدن اشکات منو به گریه میندازه

نگاه کن آخر راهم نگاه کن آخر جادست 

نمیشه بعد تو بوسید نمیشه بعد تو دل بست 

منو تنها بزار بزار اینجا تو این روزای بی لبخند 

که باید بی تو پرپر شد که باید از نگات دل کند . . .

بشنواین التماسرو

دیـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــــــــدم
خونـم حـلال ولـی بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون
به پایه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
اونیكه عاشـق شده بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود
بد جوری تو كارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
برای فاتحه بهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
حالا باید فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
بـه نـام تـو سنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم
غــرور لعنتی میگفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
بازی عشـــــقو بلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
از تــــو گــــله نمیكنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
از دســـت قــــلبم شاكیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
چــرا گذشتـــم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم
چــــــــراغ ره تـاریكـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیم
دوسـت ندارم چشمای مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
چه خوب میشه تصمیم تــــــــــــــــــــــــــــــــو
آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه
دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه
بزن تیر خـــــــــــــــــلاص رو
ازاون كه عاشقـــت بود
بشنواین التماسرو
...............
.........